فکر میکردم با تموم شدن و پشت سر گذاشتن میشه از یه چی رد شد اما گاهی هنوز اهمیت داره، هرچی شده و نشده هنوز برامون مهمه و هیچی نمیتونه این اهمیت و انکار کنه... برای رها کردن ارزش همه چی و ازش گرفتم جز 3ادم زندگیم. که این 3تا ادم حتی نمیدونم هنوز با همه ارزشی که برام دارن باید رهاشون کنم؟؟؟ که با هرقدم دور شدن روزگار بیشتر جلو چشمم میذارشون و به وقت بودن اون هارو میگیره، هستن اما نه برای من، این روند انقدر تکرار شده که دیگه خسته ام.
ذوق جلسه اول ترم دوم، تو، برف، صندلی های ته کلاس.......
برچسب : نویسنده : khodedigaram بازدید : 76 تاريخ : جمعه 16 اسفند 1398 ساعت: 7:32
برچسب : نویسنده : khodedigaram بازدید : 84 تاريخ : جمعه 16 اسفند 1398 ساعت: 7:32
برچسب : نویسنده : khodedigaram بازدید : 88 تاريخ : جمعه 16 اسفند 1398 ساعت: 7:32
بس نیست واقعا؟؟
پاییز نشده برگامون سبز سبز ریخت، خواستیم بمونیم و از نو بسازیم
بارون نزده خیس شدیم و به زلالی اسمون پناه بردیم برای نگاهامون
ضربه خوردیم، درد به جان شدیم، غم تنها عنصر باقی مانده ما شد و ندانستیم ما ز غمیم یا غم خود ماست!؟!
بس نیست که نتوانستیم که بخواهیم که بدانیم پس کجاست روزهای خوب که همیشه چشم به راهشان ماندیم؟!
ذوق جلسه اول ترم دوم، تو، برف، صندلی های ته کلاس.......
برچسب : نویسنده : khodedigaram بازدید : 72 تاريخ : جمعه 16 اسفند 1398 ساعت: 7:32